کد مطلب:182680 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:196

بالندگی در حج
لیكن آنچه بیش از همه مورد اهتمام است، حقیقت و روح مناسك حج است. انسانی كه زحمت فراوان را بر خود هموار می سازد و سرمایه زیادی را هزینه می نماید تا بتواند بهره وری صحیح از انجام مناسك نماید. در این راستا به تماشای اندیشه های زلال سید الساجدین می نشینیم تا انجام مناسك حج تنها به اسكلت عبادت بسنده نشود زیرا همان گونه كه خود فرمود، جمعیت حجاج فراوانند كه ضجه و فریاد برمی آورند، لیكن حاجی واقعی بسیار اندك میان آنان می باشد، ما اكثر



[ صفحه 79]



الضجیج و اقل الحجیج. [1] باید آن زمینه را فراهم ساخت كه حج واقعی شكل گیرد. این مهم با نگر عمیق به رهنمون امام سجاد علیه السلام فراهم خواهد شد. حضرت در مورد انجام حج سازنده در گفتگوی با یكی از اصحاب خویش این گونه رهنمود می دهد.

هنگامی كه حضرت از سفر حج برمی گشت، شخصی به نام «شبلی» به استقبال حضرت آمد. امام سجاد علیه السلام از وی پرسید تا كنون حج انجام داده ای، وی می گوید، آری. امام از وی پرسید هنگامی كه لباس های دوخته را از تن بیرون ساختی و لباس احرام پوشیدی بر این تصمیم بودی كه لباس گناه را از تن بیرون و لباس طاعت را بر تن می كنی. در این هنگام آیا نیت كردی كه خود را از ریا، نفاق و شرك و تردید رهایی دهی، هنگامی كه غسل احرام كردی بر این عزم بودی كه گناهان و اشتباهات گذشته را شستشو می دهی، وی گفت، خیر. امام فرمود: پس نه میقات رفتی نه غسل احرام كردی و نه احرام بسته ای.

آنگاه پرسید هنگامی كه بدن خود را پاكیزه نمودی و تصمیم انجام حج نمودی، بر این تصمیم بودی كه روح خویش را با نور توبه پاك و زلال گردانی، و نیز هنگام احرام بر این عزم بودی كه تمام حرام های خدا را بر خویشتن حرام بدانی و نیز هنگامی كه پیمان حج بستی، تصمیم گرفتی هر پیمان غیر الهی را زیر پا نهی. وی گفت، خیر. امام فرمود نه خود را تمیز كردی و نه احرام بستی و نه پیمان حج برقرار ساختی.

از او پرسید، به میقات كه وارد شدی نماز خواندی و لبیك گفتی، گفت، آری، فرمود، در میقات بر این نیت بودی كه به زیارت می روی



[ صفحه 80]



(زیارت خدا) و در نماز بر این نیت بودی كه با نماز خویش كه بزرگ ترین كار خیر است، به خدا نزدیك شدی، و با تلبیه خویش بر این تصمیم بودی كه به هر دستور خدا مطیع و از هر گناهی روی گردانی، وی گفت، خیر. امام فرمود نه میقات رفته ای و نه نماز بجای آورده ای و نه لبیك گفته ای.

آنگاه پرسید، هنگامی كه وارد حرم شدی و كعبه را دیدی و نماز خواندی، بر این تصمیم بودی كه غیبت هیچ مسلمانی را از اهل كعبه و قبله را انجام ندهی و آیا در قلب خود نیت خدا كردی، گفت خیر. امام فرمود بر حرم وارد نشده ای و كعبه را ندیده ای و نماز نخوانده ای!

آنگاه پرسید، هنگامی كه طواف انجام دادی و اركان كعبه را استلام (بوسیدن و دست مالیدن) نمودی و سعی صفا و مروه انجام دادی، بر این باور بودی كه در سعی روی به سوی خدا آورده ای، وی گفت، خیر. امام فرمود نه طواف انجام داده ای و نه استلام كعبه نموده ای و نه سعی انجام داده ای.

از وی پرسید، حجرالاسود را استلام نمودی، گفت. آری. آنگاه امام فریاد آه كشید و فرمود استلام حجر یعنی پیمان با خدا، آیا این پیمان نمی شكند! آیا با خدا مخالفت نمی شود!

آنگاه پرسید، هنگامی كه در نزد مقام ابراهیم نماز خواندی بر این باور بودی كه به دستورهای خدا روی آوری و از هر گناه روی گردانی و نمازی همانند ابراهیم خلیل كه بینی شیطان را خاك مال نمود، انجام دهی، گفت خیر! امام فرمود نه حجر را استلام نمودی و نه در نزد مقام ابراهیم نماز خوانده ای....



[ صفحه 81]



آنگاه پرسید از منا كه خارج می شدی بر این باور بودی كه مردم از اكنون از نیت و زبان و دست تو در امان باشند، گفت، خیر. فرمود از منا خارج نشده ای.

آنگاه پرسید، آیا در عرفات به اندیشه ی شناخت خدا و معارف و دانش های الهی بودی و آیا بر این اندیشه بودی كه خدا بر رفتار تو و قلب تو آگاه است، در كنار جبل الرحمه بر این اندیشه بودی كه خدا بر هر مؤمن رحم می كند و امور هر مؤمن را به عهده می گیرد. در كنار «نمره» بر این اندیشه بودی كه به هیچ كار خیری ترغیب نكنی مگر این كه خودت آن را انجام دهی و از هیچ كار زشتی بازنداری، مگر این كه خود بازایستی، گفت. خیر. امام فرمود نه به عرفات رفته ای، نه در كنار جبل الرحمه قرار گرفته ای و نه نمره را شناخته ای.

آنگاه پرسید، آیا هنگام ورود به مشعر، بر این نیت بودی كه همانند تقوا پیشگان و خدا ترسان قلب خود را متوجه خدا سازی، گفت، خیر. امام فرمود از مشعر عبور نكرده ای.

آنگاه پرسید هنگام رمی جمرات بر این باور بودی كه دشمن خویش، شیطان را تیر افكنی، هنگامی كه سر خود را می تراشیدی، بر این باور بودی كه از هر آلایندگی پاك شده، همانند روز ولادت خویش از هر گناه پاك شده ای. هنگامی كه سر قربانی را بریدی، بر این باور بودی كه حنجره طمع را بریدی، راه ابراهیم خلیل را برگزیده ای؛ وی گفت، خیر. امام فرمود سر خود را نتراشیدی و قربانی نكرده ای.

آنگاه از او پرسید هنگامی كه طواف وداع انجام دادی، بر این باور بودی كه روی به رحمت و طاعت الهی آورده و محب خدا گشته و



[ صفحه 82]



واجبات خود را انجام می دهی، گفت خیر. در پایان امام سجاد علیه السلام فرمود نه منا رفته ای و نه رمی جمرات نمودی و نه سر تراشیده ای و نه طواف افاضه و وداع انجام داده ای و نه به خدا تقرب جسته ای. برگرد، تو حج انجام نداده ای!! [2] اینك باید دید سید الساجدین علیه السلام صاحب این گونه اندیشه، چگونه حج انجام می دهد؟ برخی رفتارهای حضرت را در حج نگر می افكنیم.


[1] مستدرك، ج 10، ص 39، بحار، ج 96، ص 258.

[2] مستدرك الوسائل، ج 10، ص 166.